.
اطلاعات کاربری
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت



:: موضوعات مرتبط: ویدیوهای اموزشی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1887
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : جهان مدرن
ت : سه شنبه 1 مرداد 1392
.



:: موضوعات مرتبط: ویدیوهای اموزشی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1669
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : جهان مدرن
ت : سه شنبه 1 مرداد 1392
.



:: موضوعات مرتبط: ویدیوهای اموزشی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1739
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : جهان مدرن
ت : سه شنبه 1 مرداد 1392
.



:: بازدید از این مطلب : 1545
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : سه شنبه 1 مرداد 1392
.

 

محمد غفاری، ملقب به کمال الملک، نقاش شهیر ایرانی در سال 1224 در کاشان به دنیا آمد و تعدادی از اعضای خانواده اش اهل هنر و نقاشی بودند.درچند ماهگی اورابه”کلده”دهی بسیار سرسبز وخوش آب و هوا در نزدیکی کاشان بردند.طبع حساس ودل نازک محمد در روستای سرسبز که شکوه کوهستانش چشم را خیره میکرد پرورش می یافت وقلب او مالامال از عشقی سرشار به طبیعت می شد . از تنور تکه ذغالی بر می داشت و روی دیوارها ،ورقهای حساب و کتاب پدر ،زین اسب ها و گاهی دور از چشم پدر و مادرش بر روی دیوار سفید شده با گچ اتاق نقاشی می کرد .نقشهای مختلفی می زد و بیشتر درخت صنوبر را می کشید که روی تپه کنار نهر روییده بود .محمد با آن سن کم از ده بیرون می رفت .کنار آن صنوبر می نشست و ساعتها به آن خیره می شد ،به رنگها و برگهای مختلفی که پیدا می کرد ،به پوسته ضخیم و قهوه ای آن و به تصویر مواج درخت که بر سطح زلال نهر می افتاد ،بعد سر می چرخاند و کوه را که می دید دلش از هیبتش می لرزید ، به هیجان می آمد و چنان محو شکوه آن می شد که صدای مادرش را نمی شنید . محمد ...محمد جان ....کجایی؟ چرا جواب نمی دهی ؟ مادر می دانست که پسرش مثل همیشه کنار درخت صنوبر محو تماشای طبیعت است . « خدای نکرده اگر اتفاق بیفتد ...آن وقت من چه بکنم؟» و محمد هربار به جای اینکه پاسخی به مادر بدهد ، از کشف تزه ای که کرده بود سخنمی گفت و خشم مادر به مباهاتی شیرین مبدل می شد .یکبار عاب بزرگی را کشف کرده بود که بر فراز کوه پرواز می کرد ، اوج می گرفت و یکباره به شتاب و بی آنکه بال بزند بسوی زمین تن رها می کرد و فرود می آمد .محمد اگر در خانواده ای معمولی بدنیا آمده بود ، بی شک بخاطر نقاشی در دفتر حساب و کتاب پدرش تنبیه می شد . اما پدر دست نوازش بر سر او کشیده و با دادن یک دسته کاغذ و مداد خوب او را تشویق می کرد .در خانواده او هنر و بخصوص نقاشی از اهمیت ممتازی برخوردار بود .

 

تابلوهای او آنقدر جذاب بودند که بیننده ای را به تحسین وا می داشت .پدر محمد هم در کشیدن منظره و نقاشی و چاپ سنگی استاد بود و بهمین علت استعداد محمد را به سرعت تشخیص داد و او را برای جدی گرفتن نقاشی ،تشویق و راهنمایی کرد . پدرش نقاشی های او را با دقت بررسی می کرد و هرجا که لازم بود ، نکته ای را به او می آموخت و راهنماییش می کرد .آموزشهای پدر متناسب با رشد محمد تنظیم می شد . پدر وقتی مطمئن شد که نقاشی جزئی از وجود پسرش شده و تا پایان عمر نمی توانددل از آن بکند ، نکاتی را به او گوشزد می کرد که تا پایان عمر آویزه گوش محمد شد :

 

« محمد جان اگر می خواهی نقاش خوبی شوی ، باید مداوم کار کنی و تا می توانی طرح بزنی و نقاشی بکشی » عمویش صنیع الملک از نقاشان بنام عصر خود بود.

 

کمال الملک در نوجوانی به تهران رفت و در سالهای اقامتش در تهران به سفارش ناصر الدین شاه چندین تابلو کشید. او چند سالی را در اروپا گذراند و نزد تعدادی از نقاشان اروپایی تحصیل کرد و در موزه های مختلف اروپا به مطالعه آثار نقاشان بزرگ اروپا پرداخت.

 

کمال الملک در بازگشت به ایران مدرسه "صنایع مستظرفه" را تاسیس کرد و مدیریت آن را عهده دار شد.

 

او در سال ۱۳۰۷ به حسین آباد نیشابور رفت و دوازده سال آخر عمر خود را در این روستا در انزوا گذراند و در سال ۱۳۱۹ خورشیدی، در سن ۹۵ سالگی درگذشت.

 

مقبره کمال الملک در کنار آرامگاه شیخ فرید الدین عطار نیشابوری قرار دارد. از او آثار مشهوری مانند تالار آینه کاخ گلستان به جای مانده است.

 

محمد غفاری (کمال الملک) از هنرمندان بنام عصر قاجار است که ظهور او در عرصه نگارگری با ابداعات و نوآوری‌های او در سبک و روش، فصل تازه ای را در بخش هنرهای تجسمی ایران گشود. وی با کشیدن تابلو تالار آیینه از سوی ناصر الدین شاه به کمال الملک ملقب شد.

 

آرامگاه کمال الملک در جوار آرامگاه عطار نیشابوری و در میان باغی در حومه شهر نیشابور واقع است و در سمت غرب آرامگاه خیام و به فاصله دو کیلومتری از آن واقع است. طراح این بنای یادبود هوشنگ سیحون است.

 

این بنا در نقشه از دو مدول (پیمون) مربعی شکل تشکیل شده است و مستطیلی با تناسب 1 بر 2 را می‌سازند. اضلاع مربع در نما با یک قوس نیم دایره خود نمایی می کنند؛ حجم بنا از قوس‌هایی متقاطع که بر روی اقطار مربع زده شده اند پدید آمده که این فوسهای متقاطع، "تاق‌های چهاربخش" را که در معماری سنتی ایران بسیار دیده شده اند را تداعی می کنند و احتمالا منبع الهام طراح نیز بوده است. طراح با بهره‌گیری خلاقانه از قوس و با پیچشی که در ایده کلی آن ایجاد کرده، به نتیجه‌ای ظاهرا متفاوت با هندسه ای پیچیده دست یافته است. این طرح مبتکرانه به مدد سازه پوسته‌ای بتنی اجرا شده است.

 

در بنای یادبود کمال الملک دو نوع قوس به شرح زیر دیده می شود.

 

شش قوس نیم دایره نما که نسبت دهانه به ارتفاع آنها 1 به 2/1 است، چهار قوس متقاطع که بر روی اقطار دیده می شوند.... لازم به ذکر است که در پایین قوس‌های اصلی نما از روبرو دو قوس کوتاه‌تر نیز وجود دارند که در واقع تلاقی قوس‌های متقاطع هستند. شاید بتوان گفت حجم کلی بنا از پوسته‌ای سه بعدی در فضا حاصل آمده است که در یک حرکت نرم دو نوع قوس یاد شده را به هم پیوند می دهند.

 

این قوسها و پوشش آنها در بالا، اشکال هندسی مخروطی شکلی را بوجود آورده‌اند که ابتکاری هندسی بوده، اوج خلاقیت معماری را در بهره‌گیری از عناصر معماری سنتی ایران در ترکیبی جدید و موزون نشان می‌دهد. در این بنا نیز همانند آرامگاه خیام هندسه نقشی شایان توجه دارد و پیوند عمیق این بنا را با نظام معماری ایرانی برقرار کرده است.

 

تزیینات استفاده شده برای آرامگاه کمال الملک کاشی معرق است که نقوش آنها بسیار هنرمندانه بر روی سطوح منحنی نما بکار گرفته شده‌اند و به سمت خط تقارن قوس‌ها این نقوش کوچک و کوچکتر می‌شوند. به گفته طراح، کاشی معرق، معماری کاشان یعنی محل زادگاه کمال الملک را یادآور می شود.

 

فرم کلی بنا و تزیینات و همچنین رنگ کاشی ها، هارمونی بس عجیب با بنای مجاور یعنی آرامگاه عطار دارد، بطوریکه شاید بازدید کننده در بدو ورود به باغ و در نگاه اول آندو را دو جزء از یک بنا درک کند!

 

سنگ مزار کمال الملک همچون سایر سنگ‌های مزاری که سیحون در آرامگاه ظهیرالدوله تهران طراحی کرده است، یکپارچه از سنگ گرانیت و با بافت خشن بوده، در قسمت بالای سنگ که مرتفع و زاویه دار تراشیده شده است، نقش برجسته‌ای از کمال الملک توسط شاگرد ایشان مرحوم استاد ابوالحسن صدیقی حجاری گردیده است.

 

فهرست آثار

 

آثار کمال‌الملک از سال 1290خ تا زمانی که چشمش آسیب دید:

 

1- مرد برهنه 2- دورنمای دماوند 3- دورنمای دیگری از دماوند 4- آخوند رمال 5- تصویر نیم‌تنه ناصرالدین‌شاه 6- تصویر مشهدی ناصر 7- زن پای چراغ 8- خانه سنگی 9- خانه دهاتی 10- دورنمای دیگری از باغ مهران 11- کپیه از تابلوی مزین‌الدوله (تابلو میوه) 12- سن ماتیو 13- کپیه تیسین 14- رمال بغدادی 15- تصویر عضدالملک 16- دورنمای مغانک 17- پیرمرد (ناتمام) 18- مصری 19- تصویر دیگر مصری 20- فانتن لاتور 21- کبک بی‌جان 22- تصویر نیم‌تنه اتابک 23- صورت جوانی کمال الملک 24- رمال 25- تصویر کمال‌الملک در حال تبسم 26- زرگر 27- صورت کمال‌الملک با کلاه 28- بن‌زور 29- پرتیه 30- صورت دیگری از کمال‌الملک با شنل 31- تصویر زن(مداد) 32- زری یراقی‌های جهود 33- صورت دیگری از جوانی کمال‌الملک 34- زنجیری 35- تصویر زن (که با همکاری گوردیجانی کشیده شده) 36- تصویر مرحوم ذکاء الملک 37- تصویر رامبراند 38- تصویر دیگری از کمال‌الملک 39- دورنمای چراغ‌برها 40- بازار مرغ فروش‌ها 41- صورت سردار اسعد 42- قالیچه صورت رامبراند 43- قالیچه صورت کمال الملک 44- قالیچه دورنمای منظره‌ای از شمیران 45- تصویر مرحوم حاج نصرالله تقوی 46- قالیچه دورنمای یاخچی‌آباد 47- کپیه رافائل 48- کپیه تابلوی دیگری از تیسین 49- کپیه ونوس 50- تصویر مظفرالدین شاه 51- تصویر احمد شاه 52- تصویر کمال‌الملک (آبرنگ) 53- تصویر مولانا (آبرنگ) 54- عرب خوابیده (آبرنگ) 55- حوض صاحبقرانیه 56- تکیه دولت 57- دورنمای پس قلعه 58- دورنمای زانوس 59- تالار آیینه 60- دورنمای لار 61- صورت ناصرالملک 62- تصویر پسر ناصرالملک 63- تصویر مشیرالدوله 64- تصویر وثوق‌الدوله 65- تصویر ضیع‌الدوله 66- پرنده الوان (آبرنگ) 67- دورنمای شهر از پشت‌بام صاحبقرانیه 68- دورنمای کوه شمیران از پشت‌بام مدرسه (ناتمام) 69- قالیچه منظره خیابان شمیران 70- زن 71- کپیه باسمه فرنگی (به دستور احمدشاه) 72- کپیه باسمه‌ای دیگر (به دستور احمدشاه) 73- نوازنده‌ها 74- تصویر ایستاده یکی از پیشخدمت‌های دربار 75- نیم‌تنه یکی از درباریان (آبرنگ) 76- بازار کربلا 77- منظره آبشار دوقلو 78- منظره حوض و فواره قصر گلستان 79- تصویر میرزاعلی‌اصغر خان اتابک (نیم تنه) 80- تصویر میرزا علی‌اصغرخان (تمام قد) 81- تصویر آقاعلی‌معین‌الحضور (آبرنگ)



:: موضوعات مرتبط: مشاهیر , ,
:: بازدید از این مطلب : 2261
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : سه شنبه 1 مرداد 1392
.

زندگینامه ماری کوری

 

ماری كوری در سال 1867 با نام ماریا اسكلو دووسكا در ورشو پایتخت لهستان متولد شد او در سن 19 سالگی به پاریس رفت تا در آنجا به تحصیل در رشته شیمی بپردازد . در آنجا با فیزیكدان جوان فرانسوی به نام پیر كوری آشنا شد و این آشنایی به ازدواج انجامید.

ماری كوری در سال 1867 با نام ماریا اسكلو دووسكا در ورشو پایتخت لهستان متولد شد او در سن 19 سالگی به پاریس رفت تا در آنجا به تحصیل در رشته شیمی بپردازد . در آنجا با فیزیكدان جوان فرانسوی به نام پیر كوری آشنا شد و این آشنایی به ازدواج انجامید. او به پیر كوری در انجام آزمایشهای عملی اش درباره الكتریسیته كمك می كرد زمانی كه او در سال 1895 در انباری چوبی كوچك كه آزمایشگاه او بود شروع به كار كرد نه او و نه هیچ كس دیگر چیزی درباره عنصر شیمیایی رادیم نمی دانست این عنصر هنوز كشف نشده بود البته یكی از همكاران پژوهشگر پاریسی فیزیكدان فرانسوی «هانری بكرل» در آن زمان تشخیص داده بود كه عنصر شیمیایی اورانیوم پرتوهایی اسراسر آمیز نامرئی از خود می افشاند او به طور اتفاقی یك قطعه كوچك از فلز اورانیوم را بر روی یك صفحه فیلم نور ندیده كه در كاغذ سیاه پیچیده شده بود گذاشته بود صبح روز بعد مشاهده كرد كه صفحه فیلم درست مثل این كه نور دیده باشد سیاه شده است بدیهی بود كه عنصر اورانیوم پرتوهایی را از خود ساطع كرده بود كه از كاغذ سیاه گذشته و برصفحه فیلم اثر كرده بود. بكرل این فرایند را دوباره با سنگ معدنی موسوم به (Pitch-blende) كه سنگی سخت و سیاه قیرگون است كه از آن اورانیوم به دست می آید- تكرار كرد این بار اثری كه سنگ بر روی صفحه فیلم گذاشته بود حتی از دفعه قبلی هم قوی تر بود بنابراین می بایست به غیر از عنصر اورانیوم یك عنصر پرتوزای دیگر هم در سنگ وجود می داشت او فرضیه خود را با خانواده كوری كه با او دوست بودند مطرح كرد آنها نیز این راز را هیجان انگیز یافتند این چه پرتوهای نادری بودند كه در اشیایی كه پرتوهای نوری معمولی از آنها عبور نمی كرد نفوذ می كردند و از میان آنها می گذشتند.

 

در آن زمان پیر كوری در مدرسه فیزیك تدریس می كرد ولی او تمام وقت آزاد خود را به كار می برد تا به همسرش در آزمایشهایی كه انجام می داد كمك كند رئیس مدرسه فیزیك یك انباری مضروبه كنار حیاط مدرسه را در اختیار آنها گذاشت این انبار فضایی بود كه آنها می توانستند بدون هزینه ای دریافت كنند و بنابراین آن را قبول كردند قدم بعدی این بود كه سنگ معدنی سیاه را تهیه كنند. اگر می خواستند اقدام به خرید آن كنند خیلی گران تمام می شد آنها به طوركلی اندگی اطلاع یافتند كه دولت اتریش هزاران كیلو از این سنگها دارد كه چون اورانیومش را جدا كرده اند آنها را بی ارزش می دانند چون خانواده كوری دنبال اورانیوم نبودند بلكه عنصر ناشناخته جدیدی را جستجو می كردند این زباله ها را درست همان چیزی یافتند كه به آن نیاز داشتند ماری و پیر كوری این توده های كثیف را با بیل درون دیگهای بزرگی می ریختند آنها را با مواد شیمیایی مخلوط می كردند و بر روی یك اجاق قدیمی چدنی حرارت می دادند. دود سیاه، خفه كننده و بدبوی غلیظی كه از دیگها برمی خواست نفس آنها را تقریباً بند می آورد و اشك چشمانشان را سرازیر می كرد. (با مراجعه به یادداشتهای قطور آزمایشگاهی ماری و پیكر كوری معلوم می شود كه آن دو نفر از شانزدهم دسامبر 1897 به مطالعه در باره پرتو بكرل یا پرتو اورانیوم پرداختند در آغاز ماری فقط به این كار مشغول شد ولی از پنجم فوریه سال 1898 پیر هم به او ملحق شد پیر به اندازه گیری ها و بررسی نتایج پرداخت آن دو نفر عمدتاً شدت پرتوهای كانی ها و نمكهای مختلف اورانیوم و اورانیوم فلزی را اندازه گیری می كردند در نتیجه تجربه های زیاد آنها این بود كه تركیبات اورانیوم كمترین رادیواكتیویته را داشتند. رادیواكتیویته اورانیوم فلزی از آنها بیشتر بود و كانی اورانیوم كه معروف به پشبلند بود بیشترین رادیواكتیویته را داشت این نتایج نشان می داد كه احتمالاً پشبلند محتوی عنصری است كه رادیواكتیویته اش خیلی بیشتر از رادیواكتیویته اورانیوم است در دوازدهم آوریل 1898 كوری ها نظریه خود را به آكادمی علوم پاریس گزارش كردند در چهاردهم آوریل كوریها با همكاری لمون شیمیدان فرانسوی به جستجوی عنصر ناشناخته مزبور پرداختند.

 

نتیجه گرانبهای این كار پرزحمت و طاقت فرسا تنها چند قطره ازماده ای بود كه آنها این ماده را در لوله های آزمایشگاهی نگهداری می كردند بر اثر این كارهای طاقت فرسا در نخستین زمستان ماری كوری دچار نوعی عفوت و التهاب ریوی شد تمام فصل را مریض بود ولی پس ازبهبودی كار پختن مواد در دیگها را در آزمایشگاه از سر گرفت سال پس از آن نخستین دخترش به نام ایرنه متولد شد پیر و ماری كوری در ماه جولای (مرداد ماه) همان سال توانستند این مسئله را انتشار دهند كه سنگ معدن (Pitch-blende) به غیر از عنصر اورانیوم دو عنصر پرتوزای دیگر را نیز در خود دارد نخستین عنصر را به یاد محل تولد و بزرگ شدن ماری كوری كه لهستان (Poland) بوده است، پولونیوم (Polonium) نامیدند و دومین عنصر را كه اهمیت زیادی داشت رادیوم نامیدند كه از واژه لاتین radius به معنی پرتو الهام می گرفت. در بیست و ششم دسامبر سال 1898 (پنجم دی ماه 1277) اعضای آكادمی علوم پاریس گزارشی تحت عنوان «درباره ماده شدیداً رادیواكتیوی كه در پشبلند وجود دارد» آگاه شدند و این روز تاریخ تولد رادیوم است. پیدایش رادیوم در میان عناصر رادیواكتیو طبیعی تقریباً به فوریت ثابت كرد كه این عنصر مناسبترین عنصر رادیواكتیو برای بسیاری كارهاست به زودی معلوم شد كه نیمه عمر رادیوم نسبتاً زیاد است (1600 سال) كشف رادیوم یكی از پیروزیهای بنیادی علم است بررسی های انجام شده روی رادیوم موجب دگرگونی های اساسی در دانش بشر درباره خواص و ساخت ماده شد و منجر به شناخت و دستیابی به انرژی اتمی شد خانواده كوری به همراه بكرل به خاطر كشفی كه پس از آن همه كارطاقت فرسا به آن نائل شدند در سال 1903 جایزه نوبل (فیزیك) را از آن خود كردند و به این ترتیب توانستند وامهایی را كه برای كارهای پژوهشی طولانی خود گرفته بودند، پرداخت كنند.

 

پیر كوری در سال 1906 در 47 سالگی به علت تصادف با اتومبیل درگذشت مادام كوری پس از مرگ شوهرش به مطالعات خود ادامه داد و در سال 1910 موفق به تهیه رادیوم خالص گردید در این هنگام استاد سوربون و عضو آكادمی طب شد و در سال1911 برای دومین بار به دریافت جایزه نوبل نائل شد (ماری كوری به غیر از لینوس پاولینگ (برنده جایزه نوبل در شیمی در سال 1954، برنده جایزه صلح نوبل در سال 1962) تنها انسانی است كه دوباره این جایزه ارزشمند را از آن خود كرده است.) مادام كوری در چهارم ژوئیه 1934 یعنی بیست و هشت سال بعد از مرگ شوهرش و در سن 67 سالگی درگذشت.

 

این واقعیت كه پرتوهای رادیوم می توانند بافتهای زنده اندامها را از بین ببرند به عنوان مهمترین دستاورد كشف كوریها مشخص گردید پزشكان و پژوهشگران علوم پزشكی به زودی دریافتند كه به این وسیله می توانند غده ها و بافتهای بدخیم را كه در سرطان و همچنین بیماریهای پوستی و غدد ترشحی بروز می كنند، از بین ببرند بسیاری از بیماران سرطانی كه توانسته اند با موفقیت معالجه شوند و از مرگ نجات یابند عمر دوباره و سلامتی خود را مرهون تلاشهای ایثارگرانه و خستگی ناپذیر و انگیزه والای این زن بی همتا هستند.



:: موضوعات مرتبط: مشاهیر , ,
:: بازدید از این مطلب : 1906
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : جهان مدرن
ت : سه شنبه 1 مرداد 1392
.

نوابغ کم سن وسال دنیا

 

زمانی که بیشتر کودکان تازه شروع به راه رفتن، حرف زدن و غذاخوردن می کنند، آنها مسائل پیچیده فیزیک و ریاضی حل می کنند و زمانی که دیگر بچه ها مشغول بازی با همسن و سالان و خوش گذرانی در پارک ها هستند، آنها خودشان را برای رفتن به دانشگاه آماده می کنند.

 

آنها با همه هم سن و سال هایشان فرق می کنند؛ زمانی که بیشتر کودکان تازه شروع به راه رفتن، حرف زدن و غذاخوردن می کنند، آنها مسائل پیچیده فیزیک و ریاضی حل می کنند و زمانی که دیگر بچه ها مشغول بازی با همسن و سالان و خوش گذرانی در پارک ها هستند، آنها خودشان را برای رفتن به دانشگاه آماده می کنند. همین موضوع باعث شده است تا نام آنها به عنوان نوابغی استثنایی برایش همیشه در تاریخ ثبت شود.

 

جادوگر ریاضیات

 

 

شاکونتالا دیوی در سال 1939 در بنگلور هندوستان به دنیا آمد. در سن سه سالگی شاکونتلا آشنایی با اعداد را به وسیله بازی با کارت های ریاضی و تمرینات پدرش آغاز کرد. پس از مدت کوتاهی به او لقب کامپیوتر انسانی و جادوگر هندی ریاضیات داده شد.

 

این استعداد او باعث شد تا حتی نامش به دلایل مختلف در کتاب گینس ثبت شود. بعضی از رکوردهای او شامل استخراج ریشه بیست و سوم 201 رقم به صورت ذهنی و توان سوم عدد 332812557 در عرض چند ثانیه می شدند.

 

در سال 2006 او داستانی به نام سرزمین عجایب اعداد منتشر کرد که در مورد دختری بود که مجذوب اعداد شده و با آنها زندگی می کرد. این داستان بیشتر حول محور زندگی خودش می چرخید.

 

 

جوان ترین فارغ التحصیل دانشگاه

 

 

مایکل کارنی یکی دیگر از نوابغ دنیا و اهل هاوایی است که موفق شد در سن 10 سالگی مدرک لیسانس خود را از دانشگاه آلاباما دریافت کند. پس از آن در سن 17 سالگی دومین مدرک خود را از دانشگاه واندربیلت دریافت کرد. نام او به عنوان کوچک ترین فارغ التحصیل دانشگاه حتی در کتاب گینس هم ثبت شده است. این مدارک دانشگاهی تا سن 21 سالگی به 4 مدرک رسدیه و تنها یک سال بعد او مفق به دریافت دکترا در رشته شیمی شد.

در سال 2006 کارنی موفق شد در مسابقه هوش ای اوال گلدراش مبلغ یک میلیون دلار و در سال 2008 در مسابقه چه کسی می خواهد میلیونر شود، مبلغ 25 هزار دلار برنده شود.

 

مسابقاتی که تا به حال کمتر کسی توانسته است تا مرحله پایانی آن را بگذراند. او در سنین کودکی پس از معاینات بسیار، بیش فعال شناخته شد و به همین خاطر بیشتر روز را در خانه گذرانده و مادرش دروس مختلفی را به او می آموخت.

 

زمانی که او چهار سال داشت تست های ریاضی جان هاپکینز را بدون هیچ تمرینی حل کرد. همین باعث شد تا تمام دوران تحصیل را در عرض 2 سال گذرانده و در 6 سالگی دیپلم گرفته و وارد دانشگاه شود.

 

کارنی یکی از نوابغی است که توانسته است در عرض چند سال، مدارک دانشگاهی مختلفی کسب کند. یکی دیگر از رکوردهای او تدریس در دانشگاه در سن 17 سالگی است.

 

 

بزرگ ترین هنرمند قرن بیستم

 

 

 

پابلو پیکاسو در سال 1881 در اسپانیا به دنیا آمد. او از کودکی علاقه بسیاری به نقاشی و مجسمه سازی داشت و به خاطر اینکه پدرش نیز یک نقاش صاحب نام و مشهور در آن زمان بود با استفاده از شهرت او توانست اولین نمایشگاه خود را در سن 15 سالگی در بارسلونا برگزار کند.

 

نقاشی ها و مجسمه های قرار داده شده در این نمایشگاه شامل تعداد زیادی از آثاری می شد که او در زمان خردسالی کشیده یا ساخته بود. البته کارهای پیکاسو در نوع خود بسیار بی نظیر بودند و این نشان از هوش و قدرت تخیل بالای او داشت. زمانی که پیکاسو 16 سال داشت، تابلوی علم و نیکوکاری او برنده مدال طلا از نمایشگاه مالاگا و نشان افتخار از نمایشگاه ملی مادرید شد.

 

پیکاسو نقاشی هایی با سبک جدید در دنیا پایه گذاری کرد که مهم ترین آنها سبک کوبیسم است که در اوایل قرن بیستم به ثبت رسید. پیکاسو بیشتر عمر خود را در فرانسه گذراند و در سال 1973 در همان جا از دنیا رفت.

 

 

باهوش ترین کودک دنیا

 

 

 

ویلیام جیمز سیدیس کودک نابغه آمریکایی بود که در سال 1898 به دنیا آمد. او توانایی و استعداد بی نظیری در یادگیری زبان های خارجی و ریاضیات داشت. ضریب هوشی ویلیام بین 250 تا 300 بود و به همین خاطر به عنوان یکی از باهوش ترین افراد در دنیا شناخته می شد.

 

زمانی که ویلیام 7 سال داشت می توانست به 8 زبان با تسلط کامل صحبت کند. در سن 8 سالگی او توانست با توسعه دادن یک جدول لگاریتمی جدید که بر مبنای عدد 12 بود استعداد خود را در زمینه ریاضیات ثابت کند. او یک سال بعد این جدول را به طور کامل در دانشگاه هاروارد توضیح داده و همین باعث شد تا در سن 11 سالگی به عنوان دانشجو در هاروارد مشغول تحصیل شده و رکورددار کوچک ترین دانشجوی این دانشگاه شود.

 

ویلیام 5 سال بعد و در سن 16 سالگی از این دانشگاه فارغ التحصیل شد. گفته می شود که ویلیام تا زمان مرگ توانایی صحبت به 40 زبان و لهجه مختلف را داشت که البته این موضوع هرگز ثابت نشد.

 

 

اینشتین امرزوی

 

 

ژاکوب بارنت در سن 8 سالگی به عنوان دانشجو در دانشگاه ایندیانا پلیس مشغول تحصیل شد. ضریب هوشی او 170 و حتی بیشتر از آلبرت اینشتین است. به خاطر مقالات و محاسبات ارایه شده توسط بارنت او برنده آینده جایزه صلح جهانی دانسته شد.

 

زیرا این پسر که هم اکنون 13 سال دارد، در دانشگاه به عنوان یک استاد مشغول به کار است. طبقه گفته های مادرش، بارنت توانست کتاب جبر یک و دو، هندسه، مثلثات، دیفرانسیل و انتگرال را تنها در عرض 2 هفته به طور کامل مطالعه کرده و حتی بدون داشتن مدرس بیاموزد. او در زمان ثبت نام در دانشگاه توانست مسائل فیزیک نجومی را حل کرده و تئوری نسبیت اینشتین را به طور مفصل شرح دهد.

 

 

آهنگساز شش ساله

 

 

ولفگانگ آمادئوس موتزارت در 27 ژانویه 1756 در شهر سالزبورگ اتریش به دنیا آمد. در سن سه سالگی او می توانست با تسلط کامل پیانو بنوازد و در سن شش سالگی اولین قطعه موسیقی و پس از آن اولین سمفونی را در 8 سالگی و اولین اپرایش را در 12 سالگی نوشت.

 

هوش بسیار بالای موتزارت و استعداد به نواختن موسیقی از همان سال های اول تولد او به خوبی آشکار بود. به طوری که در سن 5 سالگی او چند قطعه موسیقی با پیانو را در دانشگاه سالزبورگ و یک سال بعد در آمفی تئاتر سلطنتی وین اجرا کرد.

 

در همان سال ها بود که به او لقب کودک نابغه داده شد. موتزارت در سن 14 سالگی به ایتالیا سفر کرد تا کار نویسندگی اپرا را به طور حرفه ای بیاموزد. او در تمام طول عمر خود بیش از 600 قطعه موسیقی نوشت. موتزارت تنها 35 سال داشت که به خاطر ابتلا به نوعی بیماری ناشناس از دنیا رفت.

 

بسیاری از پزشکان در مورد مرگ او تحقیقاتی انجام دادند اما هرگز دلیل اصلی مرگش مشخص نشد. بعضی آنفلوآنزا، بعضی مسمومیت با جیوه و تعدادی تب رماتیسم را دلیل بیماری موتزارت و مرگ او تنها در عرض دو هفته دانستند.

 

موسیقی های موتزارت آن قدر تاثیرگذار هستند که تعداد زیادی از روان شناسان در مورد آن تحقیقات گسترده ای انجام داده اند. آنها معتقدند که شنیدن موسیقی موتزارت باعث افزایش هوش شده و قدرت تجسم را به طرز چشمگیری بالا می برد.

 

 

نابغه حامی محیط زیست

 

 

در حالی که تفریح بسیاری از نوجوانان 13 ساله رفتن به سینما و وقت گذرانی با دوستانشان است، کولین کارلسون آمریکایی ترجیح می دهد به کتابخانه رفته و بر معلومات خود اضافه کند.

 

او یکی دیگر از نوابغ دنیاست که در 2 سالگی می توانست بخواند و در 11 سالگی دیپلم گرفت. او از سن 9 سالگی دروس دانشگاهی را مرور کرده و در 12 سالگی توانست به عنوان دانشجوی تمام وقت در دانشگاه کنتیکت و در رشته محیط زیست و اکولوژی مشغول به تحصیل شود.

 

کولین در سن دو سالگی پدر خود را از دست داد. این درحالی بود که خودش نیز از بیماری آسم و آلرژی به خوراکی های مختلف رنج می برد. دلیل اصلی آسم کولین زندگی در محیط آلوده بود و به همین خاطر او تصمیم گرفت تا در این رشته تحصیل کند تا شاید کودکان دیگر دچار بیماری هایی این چنین نشوند.

 

کولین باشگاه طرفداران محیط زیست را راه اندازی کرده و هم اکنون در آنجا مشغول به کار است. او قصد دارد تحصیلات خود را در سن 22 سالگی به اتمام رسانده و مدرک دکترای اکولوژی را دریافت کند.

 

 

سه ساله عضو منسا

 

 

 

سافرون پلگر دختر سه ساله ای است که با ضریب هوشی 140 به عنوان کوچک ترین عضو انجمن جهانی تیزهوشان، منسا، شناخته می شود. این دختر سه ساله انگلیسی با اینکه هنوز به مدرسه نرفته است اما می تواند بنویسد، بخواند، تا 50 بشمارد و مسائل ساده ریاضی را حل کند.

 

سافرون می توانست در 18 ماهگی جملات را به طور کامل بیان کند. دنی پدر 23 ساله سافرون و یک طراح وب است. او می گوید: «ما الفبا را بدون هیچ تمرین و تنها با چندبار نشان دادن به دخترمان به او آموزش دادیم. من نمی دانم سافرون چنین هوشی را از چه کسی به ارث برده است. من و همسرم و حتی خانواده هایمان انسان های معمولی با ضریب هوشی کاملا عادی هستیم.»

 

سافرون در مصاحبه با مدیر منسا گفت: «من می خواهم تمام روز با اسباب بازی هایم بازی کنم، ساندویچ همبرگر بخورم و نمی خواهم زودتر از موعد به مدرسه بروم.»

 

 

نوجوان حامی صلح

 

 

در سال 1999 پسری 10 ساله به نام گریگوری اسمیت کمک هزینه تحصیل در کالج راندالف ماکان ویرجینیا را به مبلغ 70 هزار دلار دریافت کرد. در این مدت او توانست در رشته ریاضیات و تاریخ و زیست شناسی تحصیل کند. اسمیت در سن دو سالاگی می توانست بخواند. دو سال بعد از فارغ التحصیلی اسمیت با بیل کلینتون و میخائیل گورباچف ملاقات داشته و با ارایه مقالاتی درمورد موضوعات بشردوستانه در سازمان ملل توانست 4بار نامزد دریافت جایزه صلح نوبل شود.

 

این مقالات حاصل سفرهای او به تیمور شرقی، سائوپائولو، روآندا و کنیا بود. زمانی که اسمیت 16 سال داشت برای ادامه تحصیل در رشته ریاضیات و مهندسی فضا وارد دانشگاه ویرجینیا شد تا مدرک دکترای خود را بگیرد. او هم اکنون به عنوان مدافع و سخنگوی صلح و کودکان در سراسر دنیا شناخته می شود.

 

 

کوچک ترین عضو ناسا

 

 

کیم اونگ یونگ در سال 1962 و در کره جنوبی متولد شد و در همان سنین کودکی نامش به خاطر داشتن ضریب هوشی 210 به عنوان باهوش ترین فرد جهان در کتاب رکوردهای گینس ثبت شد.

 

او صحبت کردن را از 4 ماهگی آغاز کرده و در دو سالگی قادر به خواندن متون ژاپنی، کره ای، آلمانی و انگلیسی بود. سه سال بیشتر نداشت که به عنوان دانشجوی میهمان تعدادی از دروس فیزیک را در دانشگاه هانیانگ در کره جنوبی گذراند.

 

کیم در سن 5 سالگی می توانست به راحتی مسائل انتگرال و دیفرانسیل را حل کند. پس از آن در سن 8 سالگی به دعوت ناسا تحصیلات خود را در آمریکا ادامه داده و به عضویت ناسا درآمد.

 

در سن 16 سالگی کیم ناسا را رها کرده و دوباره به کره بازگشت تا دکترای خود را در رشته مهندسی عمران بگیرد. او تا سال 2007 به عنوان پروفسور در دانشگاه چانگ باک تدرسی کرده و 90 یادداشت مختلف در زمینه ریاضیات و هیدرولیک در مجلات علمی به چاپ رساند.

 

 

کوچک ترین وکیل دنیا

 

 

کاتلین هولتز زمانی که به عنوان دانشجو در دانشگاه کالیفرنیا مشغول به تحصیل شد فقط 10 سال داشت. او توانست در رشته فلسفه از این دانشگاه فارغ التحصیل شود. زمانی که 15 سال داشت به مدرسه وکالت رفته بود و در سن 18 سالگی پس از گرفتن مدرک وکالت به عنوان جوان ترین وکیل کالیفرنیا شناخته شد.

 

این درحالی بود که کمرتین سن برای دادن آزمون وکالت و کار به عنوان یک وکیل 30 سال اعلام شده بود. پس از گذراندن این آزمون کاتلین توانست در شرکت حقوقی تروی گولد، کار خود را آغاز کند. او این شغل را تا سال 2010 ادامه داده و پس از آن به عنوان مشاور در برنامه های تلویزیونی مشغول به کار شد.

 

 

5 ساله چندزبانه

 

ویلیام رو آن همیلتون که در سال 1805 در دوبلین ایرلند متولد شد، از همان سال های ابتدایی صحبت کردن، استعداد بسیاری در یادگیری زبان های خارجی علاوه بر زبان مادری خود داشت. به طوری که در سن 5 سالگی با تسلط کامل لاتین و یونانی را صحبت می کرد.

زمانی که همیلتون 13 سال داشت می توانست به 13 زبان خارجی ازجمله سانسکریت، فارسی، ایتالیایی، عربی، سوریه ای و هندی با لهجه ای کاملا شبیه مردم بومی این کشورها صحبت کند. اما به چند زبان صحبت کردن تنها استعداد همیلتون نبود بلکه او ریاضیدان و ستاره شناس ماهری نیز به حساب می آمد.

 

در سن 15 سالگی همیلتون توانست با مطالعه درباره ریاضیات فرانسوی اشتباهاتی را در محاسبات پیر سیمون، مارکوئیز و لاپلاک پیدا کند. او در سن 17 سالگی تمام محاسبات انتگرال را به خوبی می دانست. همچنین زمان ماه گرفتگی و خورشید گرفتگی را به درستی پیش بینی می کرد.

 

همین باعث شد تا در سن 22 سالگی به مقام استاد نجوم، ریاست رصدخانه دانسینک و ستاره شناس سلطنتی ایرلند انتخاب شود.و این درحالی بود که همیلتون همچنان در حال تحصیل در دانشگاه بود. تئوری های همیلتون شامل دینامیک، کواترنیون و روش های مورد استفاده در فضای سه بعدی می شد. همیلتون در سن 60 سالگی و در سال 1865 از دنیا رفت.

 

 

منبع : برترینها

 



:: موضوعات مرتبط: اخبار , مشاهیر , ,
:: بازدید از این مطلب : 2451
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : جهان مدرن
ت : سه شنبه 1 مرداد 1392
.

زندگینامه الفرد نوبل

آلفرد در ٢١ اکتبر سال ١٨٣٣ در کشور سوئد به دنیا آمد. او توانست در سن پطرزبورگ تحصیل کند. وی بسیار با استعداد بود. پدرش امانوئل نوبل از جمله مخترعانی بود که توانست یک مین زیردریایی بسازد. به همین دلیل به درخواست دولت روسیه که مین‌ها را خریداری کرده بود، به سن پطرزبورگ نقل مکان کرد. آلفرد نوبل در سال ١٨٥٠ به آمریکا رفت و در آنجا نزد اریکسن مشغول به تحصیل شد. وی در مدت اقامتش در آمریکا دائم به این مسئله فکر می‌کرد که آیا می‌شود با اختراع یک ماده منفجر کننده می‌توان از زحمت و رنج هزاران کارگر کاست یا نه. این موضوع همیشه فکر او را به خود مشغول می‌کرد. این شیمیدان بزرگ و ارزشمند سوئدی که در نهایت در سال ١٨٦٦ توانست دینامیت را کشف کند، نتواست به مردم بگوید که نباید از این ماده برای کشتن و مقاصد جنگی استفاده کرد.

 

با این اختراع نوبل در زمان بسیار کمی و اندکی، میله‌های دینامیت جای ترکیبات بسیار خطرناک نیتروگلسیرین را گرفت. او اختراع خود را به ثبت رسانید و البته با فروش آنها نوانست ثروت بزرگ و هنگفتی بدست بیاورد. دینامیت سیما و چهره غرب را دگرگون کرد. از این ماده منفجره هم در موارد صلح‌جویانه و هم در ضمینه ویران و تخریب تمدن بشری میشد استفاده نمود. به خاطر کاربرد ناصحیح و غلط این ماده توسط بعضی کشورها او در بین مردم به عنوان یک مخترع بدشگون و بدخیم شناخته میشد.

 

آنها می‌گفتند که او معلومات و دانش خود را درجهت کشف وسایل ویرانگر و نابودکننده مورد استفاده قرار داده است. شناخته شدن این وسیله (دینامیت) و کاربرد نادرست آن در جنگ‌ها و ویرانگری‌ها و کشتن انسان‌ها توسط بعضی کشورها نوبل بشیمان شد و برای آن که بتواند آن را جبران کند، به هنگام مرگ وصیت نمود که تمامی ثروت و دارایی خود را که شامل ٣١ میلیون کرون سوئدی میشد، به عنوان جایزه سالیانه به بهترین و برگزیده‌ترین شاعر، نویسنده و به تمامی کسانی که در یکی از رشته‌های شیمی، فیزیک، زیست‌شناسی، پزشکی و یا در ضمینه صلح جهانی خدمتی کرده باشند و یا کشفی ارائه داده باشند، به طور مساوی تقسیم گردد. این جایزه شامل دیپلم اقتخار و مدال طلا و چکی است که مبلغ آن، بستگی به سود بنیاد نوبل در آن سال دارد. در سال ١٩٦٨ بانک دولتی سوئد جایزه نوبل در رشته اقتصاد را نیز به آن اضافه نمود. از آن سال به بعد همه ساله این کار انجام می‌شود و در سال‌های اخیر اعتبار بیشتری پیدا کرده است و برگزیدگان بیشتر به جنبه علمی و تخصصی آن افتخار می‌کنند. آلفرد نوبل در سال ١٨٩٦ در سان یو ایتالیا چشم از جهان فروبست.



:: موضوعات مرتبط: مشاهیر , ,
:: بازدید از این مطلب : 1942
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : جهان مدرن
ت : سه شنبه 1 مرداد 1392
.

. بزرگترین عیب برای دنیا همین بس که بی‌وفاست. (حضرت علی علیه‌السلام)

 

۲. آرزو دارم روزی این حقیقت به واقعیت مبدل شود که همه‌ی انسان‌ها برابرند. (مارتین لوتر‌کینگ)

 

3. بهتر است روی پای خود بمیری تا روی زانو‌هایت زندگی کنی. (رودی)

 

۴. بر روی زمین چیزی بزرگتر از انسان نیست و در انسان چیزی بزرگتر از فکر او. (همیلتون)

 

۵. عمر آنقدر کوتاه است که نمی‌ارزد آدم حقیر و کوچک بماند. (دیزرائیلی)

 

۶. چیزی ساده تر از بزرگی نیست آری ساده بودن همانا بزرگ بودن است. (امرسون)

 

۷. به نتیجه رسیدن امور مهم، اغلب به انجام یافتن یا نیافتن امری به ظاهر کوچک بستگی دارد. (چاردینی)

 

۸. آنکه خود را به امور کوچک سرگرم می‌کند چه بسا که توانایی کارهای بزرگ را ندارد. (لاروشفوکو)

 

۹. اگر طالب زندگی سالم و بالندگی می باشیم باید به حقیقت عشق بورزیم. (اسکات پک)

 

۱۰. زندگی بسیار مسحور کننده است فقط باید با عینک مناسبی به آن نگریست. (دوما)

 

۱۱. دوست داشتن انسان‌ها به معنای دوست داشتن خود به اندازه ی دیگری است. (اسکات پک)

 

۱۲. عشق یعنی اراده به توسعه خود با دیگری در جهت ارتقای رشد دومی. (اسکات پک)

 

۱۳. ما دیگران را فقط تا آن قسمت از جاده که خود پیموده‌ایم می‌توانیم هدایت کنیم. (اسکات پک)

 

۱۴. جهان هر کس به اندازه ی وسعت فکر اوست. (محمد حجازی)

 

۱۵. هنر، کلید فهم زندگی است. (اسکار وایله)

 

۱۶. تغییر دهندگان اثر گذار در جهان کسانی هستند که بر خلاف جریان شنا می‌کنند. (والترنیس)

 

۱۷. اگر زیبایی را آواز سر دهی، حتی در تنهایی بیابان، گوش شنوا خواهی یافت. (خلیل جبران)

 

۱۸. روند رشد، پیچیده و پر زحمت است و در درازای عمر ادامه دارد. (اسکات پک)

 

۱۹. در جستجوی نور باش، نور را می‌یابی. (آرنت)

 

۲۰. برای آنکه کاری امکان‌پذیر گردد دیدگان دیگری لازم است، دیدگانی نو. (یونک)

 

۲۱. شب آنگاه زیباست که نور را باور داشته باشیم. (دوروستان)

 

۲۲. آدمی ساخته‌ی افکار خویش است فردا همان خواهد شد که امروز می‌اندیشیده است. (مترلینگ)

 

۲۳. اگر دریچه های ادراک را شسته بودند، انسان همه‌ چیز را همان گونه که هست می‌دید: بی‌انتها. (بلیک)

 

۲۴. برده یک ارباب دارد اما جاه‌طلب به تعداد افرادی که به او کمک می‌کنند. (بردیر فرانسوی)

 

۲۵. هیچ وقت به گمان اینکه وقت دارید ننشینید زیرا در عمل خواهید دید که همیشه وقت کم و کوتاه است. (فرانکلین)

 

۲۶. نباید از خسته بودن خود شرمنده باشی بلکه فقط باید سعی کنی خسته آور نباشی. (هیلزهام)

 

۲۷. هر قدر به طبیعت نزدیک شوی، زندگانی شایسته تری را پیدا می‌کنی. (نیما یوشیج)

 

۲۸. اگر زمانی دراز به اعماق نگاه کنی آنگاه اعماق هم به درون تو نظر می‌اندازند. (نیچه)

 

۲۹. زیبائی در فرا رفتن از روزمره‌گی‌هاست. (ورنر هفته)

 

۳۰. برای کسی که شگفت‌زده‌ی خود نیست معجزه‌ای وجود ندارد. (اشنباخ)

 

۳۱. تفکر در باب خوشبختی، عشق، آزادی، عدالت، خوبی و بدی، تفکر درباره‌ی پرسش‌هایی است که بنیاد هستی ما را دگرگون می‌کند. (ادگارمون)

 

۳۲. "عقلانیت باز" آن عقلانیتی است که فراموش نمی‌کند که "یکی" در "چند" است و "چند" در "یکی". (ادگارمون)

 

۳۳. آرامش، زن دل‌انگیزی است که در نزدیکی دانایی منزل دارد. (اپیکارموس)

 

۳۴. هیچ چیز در زیر خورشید زیباتر از بودن در زیر خورشید نیست. (باخ‌من)

 

۳۵. تنها آرامش و سکوت سرچشمه‌ی نیروی لایزال است. (داستایوفسکی)

 

36. خداوندا مرا از کسانی قرار دِه که دنیاشان را برای دینشان میفروشند نه دینشان را برای دنیاشان. (دکتر علی شریعتی)

 

۳۷. علت هر شکستی، عمل کردن بدون فکر است. (الکس‌مکنزی)

 

۳۸. من تنها یک چیز می‌دانم و آن اینکه هیچ نمی‌دانم. (سقراط)

 

۳۹. دانستن کافی نیست، باید به دانسته ی خود عمل کنید. (ناپلئون هیل)

 

۴۰. تمام محبتت را به پای دوستت بریز نه تمام اعتمادت را. (حضرت علی علیه‌السلام)

 

۴۱. خداوند، روی خطوط کج و معوج، راست و مستقیم می‌نویسد. (برزیلی)

 

۴۲. تکامل و حرکت، مبنا و پیش فرض کل وجود است. (انگلس)

 

۴۳. كسی كه دارای عزمی راسخ است، جهان را مطابق میل خویش عوض می كند. (گوته)

 

۴۴. بهتر است ثروتمند زندگی کنیم تا اینکه ثروتمند بمیریم. (جانسون)

 

۴۵. اگر می‌بینی کسی به روی تو لبخند نمی‌زند علت را در لبان فرو بسته ی خود جستجو کن. (دیل کارنگی)

 

۴۶. شیرینی یکبار پیروزی به تلخی صد بار شکست می‌ارزد. (سقراط)

 

47. قطعاً خاک و کود لازم است تا گل سرخ بروید. اما گل سرخ نه خاک است و نه کود (پونگ)

 

۴۸. ضعیف‌الاراده کسی است که با هر شکستی بینش او نیز عوض شود. (ادگار‌ آلن‌پو)

 

۴9. لحظه ای که به کمال رسیدم و منور شدم، تمام هستی کامل و منور شد. (بودا)

 

۵۰. انسان باید از هر حیث چه ظاهر و چه باطن، زیبا و آراسته باشد. (آنتوان چخوف)

 

۵۱. برای اداره كردن خویش، از سرت استفاده كن و برای اداره كردن دیگران، از قلبت. (دالایی لاما)

 

۵۲. تمام افکار خود را روی کاری که دارید انجام می دهید متمرکز کنید. پرتوهای خورشید تا متمرکز نشوند نمی سوزانند. (گراهام بل)

 

53. اگر جانت در خطر بود بجای پنهان شدن بکوش همگان را از گرفتاری خویش آگاه سازی. (ارد بزرگ)

 

54. اگر در اولین قدم، موفقیت نصیب ما می شد، سعی و عمل دیگر معنی نداشت. (موریس مترلینگ)

 

55. ما ندرتاً دربارۀ آنچه که داریم فکر می کنیم، درحالیکه پیوسته در اندیشۀ چیزهایی هستیم که نداریم. (شوپنهاور)

 

56. آنكه می تواند، انجام می دهد، آنكه نمی تواند انتقاد می كند. (جرج برنارد شاو)

 

57. لحظه ها را گذراندیم که به خوشبختی برسیم؛ غافل از آنکه لحظه ها همان خوشبختی بودند. (دکتر علی شریعتی)

 

58. بیشترین تأثیر افراد خوب زمانى احساس مى شود كه از میان ما رفته باشند. (امرسون)

 

59. از دیروز بیاموز. برای امروز زندگی کن و امید به فردا داشته باش. (آلبرت انیشتن)

 

60. پیروزی آن نیست که هرگز زمین نخوری، آنست که بعد از هر زمین خوردنی برخیزی. (مهاتما گاندی)



:: موضوعات مرتبط: , موفقیت , ,
:: بازدید از این مطلب : 2811
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : سه شنبه 1 مرداد 1392
.

جوانی در سیره اهل‌بیت (ع)


نوگرایى و نوجویى از ویژگی هاى جوان است. جوان دوست دارد خود را نشان دهد و مورد توجه دیگران واقع شود. والدین باید این‏ واقعیت را بپذیرند ، در حد امكان به خواسته‏ هاى معقول جوان پاسخ‏ مثبت دهند و از سختگیرى و نه گفتن ‏هاى غیر ضرورى كه به كدورت‏ جوان مى ‏انجامد ، بپرهیزند.

 

شیوه ‏هاى تربیت جوان

عبادت

 

روش درك واقعیات جوانى

 

بى تردید جوانى از حساس ترین و پرمخاطره ترین دوران زندگى است. جوان با همه توانای یها ، به خاطر حساسیت مقطع سنى ، مشكلات ، كمبودها و واقعیات انكار ناپذیر دارد. عدم درك جوان و بى ‏توجهى به واقعیات طبیعى ‏اش چه بسا ، به جاى تربیت ، سبب گمراهى ‏جوان مى ‏شود. بدین جهت ، باید متولیان امر تربیت جوان را موردتوجه قرار دهند ، واقعیاتى كه اشاره به برخى از آنها سودمند مى ‏نماید :

الف) شدید بودن غریزه جنسى : شدید بودن غریزه جنسى از واقعیات ‏انكار ناپذیر دوره جوانى است. این غریزه در جوان طوفانى است. بویژه امروزه كه جوانان اولین هدف تهاجم فرهنگى ‏اند و زمینه ‏هاى ‏تحریك غریزه جنسى در آنان بیشتر مهیا است.

ب) محدودیت آگاهى و تجارب : جوان به تدریج ‏به اطلاعات و آگاهی ها دست مى ‏یابد و اندوخته ‏هاى ناقص خود را تكمیل مى ‏كند. توجه ‏والدین و مربیان به محدودیت معلومات مفید و تجارب عملى جوان ‏سطح توقعات آنان را كاهش مى دهد و معتدل مى ‏سازد. على(ع) مى ‏فرماید: «نادانى جوان معذور و علم و آگاهى ‏اش محدوداست.» (1) بدین سبب اندیشه و نظر سنجیده كهنسالان از نیروى جوان برتراست.

ج) تكامل تدریجى عقل : جوان در مسیر تكامل عقلى است و اندیشه ‏اش به تدریج تكامل ‏مى ‏یابد. على(ع) مى‏ فرماید : «انسان تا 28 سالگى درحال تكامل ‏عقلى است.» آن حضرت همچنین مى ‏فرماید : «عقل جوان در 35 سالگى ‏به نهایت كمال خود مى‏ رسد و آنچه پس از آن به دست مى ‏آورد ، تجربه است.» (2) بدین سبب باید در حد معقول از جوان انتظار داشت‏ و این ویژگى را در رفتار و موضعگیری هایش مورد توجه قرار داد. این وضعیت ، به ویژه تا سن 18 سالگى ، بیشتر آشكار است. على (ع) مى ‏فرماید : «پیوسته عقل و حماقت‏ با یكدیگر در تعارضند تا اینكه شخص به 18 سالگى مى ‏رسد. در این هنگام ، یكى بر دیگرى‏ پیروز مى ‏شود.»

د) جنون جوانى : جنون جوانى یكى از بیماری هاى روانى است كه هنگام بلوغ در برخى ‏از جوانان آشكار مى شود.

رسول گرامى اسلام مى فرماید : «جوانى ‏شعبه ‏اى از دیوانگى است.» مستى جوانى حالت دیگرى است كه دراین مقطع سنى پدید مى ‏آید. على (ع) انواع مستى را چهار نوع شمرده ، مى ‏فرماید :

«شایسته است انسان عاقل خویشتن را از مستى ثروت و مستى قدرت و مستى علم و مستى تمجید و چاپلوسى مستى جوانى دورنگاه دارد ، زیرا هریك از این مستى‏ ها بادهاى مسموم و پلیدى دارد كه عقل را مى‏ رباید و آدمى را سبك مى ‏سازد.» (3)

ه ) نوگرایى و شیك پوشى : نوگرایى و نوجویى از ویژگی هاى جوان است. جوان دوست دارد خودرا نشان دهد و مورد توجه دیگران واقع شود. والدین باید این‏ واقعیت را بپذیرند ، در حد امكان به خواسته‏ هاى معقول جوان پاسخ‏ مثبت دهند و از سختگیرى و نه گفتن ‏هاى غیر ضرورى كه به كدورت‏ جوان مى ‏انجامد ، بپرهیزند. على (ع) همراه قنبر به بازار رفت و از فروشنده‏ اى پرسید : آیا دو لباس به قیمت پنج درهم دارید ؟ مرد پاسخ داد : آرى ، اى امیرمومنان. با این پاسخ حضرت دریافت‏ كه فروشنده وى را شناخته است.

پس آنجا را ترك گفت ، نزد دیگرى رفت و همین پرسش را تكراركرد. فروشنده دوم جواب داد : آرى ، دو لباس دارم ، یكى بهتر است و سه درهم مى ‏ارزد و دیگرى دو درهم. حضرت آنها را خرید و لباس سه ‏درهمى را به قنبر داد. قنبر گفت : شما به آن سزاوارترید ، شمابالاى منبر مى ‏روید و خطبه مى ‏خوانید.

حضرت فرمود : «انت‏شاب و لك شره الشباب ... ، تو جوانى و میل‏ جوانى دارى. من از پروردگارم شرم دارم و خود را بر تو ترجیح ‏دهم.» (4) طبق این روایت على (ع) به خاطر جوانى قنبر و میل جوان ‏به نوپوشى لباس بهتر و گران تر را به او داد.

مشورت كردن با جوان نشان دهنده احترام به اوست ؛ زیرا سبب مى ‏شود بیشتر براى خود ارزش قائل شود ، بیشتر احساس ‏مسوولیت كند و در نتیجه در راه تربیت ‏خود بیشتر بكوشد

روش احترام و مسوولیت دادن به جوان :

احترام به شخصیت جوان و مسوولیت دادن به او از شیوه ‏هاى مهم‏ تربیتى شمرده مى ‏شود. جوان ، با همه مشكلات و واقعیات دوره‏ جوانى ، براى ایفاى نقش و انجام مسئولیت هاى مختلف توانایى ‏بسیار دارد. عدم اعتماد به جوان و بى ‏توجهى به توانایی هاى او مانع شكوفایى استعداد هاست و در نتیجه به عدم رشد مطلوب جوان ‏مى ‏انجامد. سیره گران سنگ رسول گرامى (ص) در مسیر دشوار تربیت ، بهترین ‏سرمشق شمرده مى ‏شود. آن بزرگوار به جوانان اعتماد مى ‏كرد و كارهایى بس مهم به آنان مى ‏سپرد.

بطور مثال: رسول اكرم عتاب بن اسید را كه‏ بیست و یك سال داشت، والى مكه ساخت. و امر فرمود با مردم نمازبگزارد. عتاب بن اسید اولین فردی بود كه پس از فتح مكه در مكه‏ نماز جماعت اقامه كرد. (5)

زید بن حارثه براى ‏فرماندهى لشكر شایسته بود و امروز فرزندش اسامه شایستگى دارد. باید همه شما از او اطاعت كنید. (6)

روش محبت و رفاقت

محبت داروى بى ‏نظیر بسیارى از دردهاست. محبت ‏بسیارى مشكلات‏ عاطفى و اجتماعى را از میان مى ‏برد. محبت موثرترین شیوه تربیتى ‏است. جوان كانون عاطفه و احساسات است و تشنه محبت صادقانه. ایجاد رابطه عاطفى و صمیمى در تربیت او بسیار سودمند است. درطریق تربیت ، تندى ، سختگیرى و فشارهاى روانى نه تنها مفید نیست ، بلكه سبب رنجش جوان و لجاجت ‏بیشتر او مى ‏شود.

جوانى ، به ویژه آغاز آن ، زمان دوستى و دوست‏یابى است و جوان شدیدا از دوستان خود تاثیر مى ‏پذیرد. این ویژگى ایجاب مى‏ كند كه والدین‏ فرزندان خود را در انتخاب دوستان صالح یارى كنند و مهمتر اینكه خود براى او دوستى صمیمى باشند ، آنها باید ضمن انجام ‏دادن وظیفه پدرى و مادرى ، دوستانى خوب و صمیمى براى جوانشان ‏باشند. محبت و رفاقت صمیمانه با فرزند چنان مهم است كه امام ‏صادق (ع) آن را راه درست تربیت در هفت‏ ساله سوم زندگى مى ‏داند.

آن حضرت مى ‏فرماید : بگذار فرزندت هفت ‏سال بازى كند ، هفت‏ سال او را با آداب و روش هاى مفید تربیت كن و در هفت ‏سال سوم مانند دوست صمیمى با وى همراه باش.»

مشورت کردن

 

روش موعظه

موعظه از شیوه ‏هاى موثر در تربیت فرزندان جوان است. اگر اندرز با منطق و عطوفت همراه باشد ، بسیار موثر و كار ساز است. معصومان(علیهم السلام) از این شیوه بسیار بهره مى ‏بردند ، براى ‏مثال امام سجاد (ع) به فرزندش چنین اندرز مى ‏دهد :

فرزندم ، آگاه باش. با پنج گروه همنشین نشوى ، سخن نگویى و درمسافرت دوستى نكنى. فرزند عرض كرد: پدرجان، آنان كیانند؟

حضرت فرمود : از همنشینى با دروغگو بپرهیز ؛ زیرا او مانند سراب‏ است ، دور را نزدیك و نزدیك را دور جلوه مى ‏دهد. از رفاقت‏ با گناهكار و لاابالى اجتناب كن ، زیرا او تو را به یك لقمه یا كمتر از آن مى ‏فروشد. از دوستى با بخیل بپرهیز ، زیرا او در ضرورى ‏ترین وقت ها از یارى ‏ات سرباز مى ‏زند. از رفاقت ‏با احمق ‏اجتناب كن ؛ چون در پى ‏سود رسانى به تو است ولى به خاطر نادانى ‏زیان مى ‏رساند. از مصاحبت ‏با آن كه قطع رحم كرده بپرهیز ، زیرادر كتاب آسمانى مورد لعن و نفرین قرار گرفته است. 

روش احترام به شخصیت

جوان براى شخصیت‏ خود اهمیت‏ بسیار قائل است ، هر نوع كم توجهى‏ را بى ‏احترامى به شخصیت خود مى ‏داند. و چه بسا واكنش نشان‏ مى ‏دهد. احترام به شخصیت جوان در تربیت او بسیار موثر است. اگر جوان خود را بى ‏مقدار و حقیر بشمارد ، احساس كند در نظر دیگران اعتبار و جایگاهى ندارد و نزد دیگران از احترام و ارزش برخوردار نیست ، تلاش در جهت رشد و تربیت‏ خود را بى ‏ثمر مى داند و چه بسا رفتارهاى نابهنجار بروز مى ‏دهد.

مشورت كردن با جوان نشان دهنده احترام به اوست ؛ زیرا سبب مى ‏شود بیشتر براى خود ارزش قائل شود ، بیشتر احساس ‏مسوولیت كند و در نتیجه در راه تربیت ‏خود بیشتر بكوشد.

 

 

فرآوری: نوریه نوچمنی

بخش خانواده ایرانی تبیان



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1720
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : جهان مدرن
ت : سه شنبه 1 مرداد 1392
.
موضوعات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
پشتیبانی