خلسه» حالت خاصی است که انسان در آن میتواند با ابعاد ماورائی و الهیِوجود خود ارتباط برقرار کند. در این حالت، توجه انسان از امور عادی و معمولی جدا شده، حرکات ارادی بدن متوقف میگردد، حواس فیزیکی پنجگانه غیرفعال میشود و جسم فیزیکی فراموش میگردد. همچنین در حالت خلسه بخش خودآگاه ذهن کنار رفته، ناخودآگاه هویدا و فعال میشود. بخش ناخودآگاه ذهن انسان، بسیار تلقینپذیر است، از این حالت میتوان حسن استفاده – برای القاء معروفات - و یا سوء استفاده - برای القاء منکرات - نمود.
بعضی خلسه را حالتی بین خواب و بیداری میدانند، حالتی شبیه به چرت زدن، حالتی مانند گیجی، ماتی، منگی و کرخی؛ عدهای نیز معتقدند که خلسه حالتی است که مدیومها در آن قرار گرفته، در این حالت تحت تأثیر نیروهای دیگر میتوانند با ابعاد ماورایی ارتباط برقرار کنند.
اختلال یا تغییرات موقت در سیستم عصبی، پریشانی وسیع روحی و اختلال در آگاهی نیز تعبیر عدهای دیگر از حالت خلسه میباشد. گروهی نیز خلسه را نوع خاصی از آگاهی به نام آگاهی برتر یا اَبَر آگاهی میدانند.
هر یک از تعاریف مذکور، از یک دید و زاویه خاص به خلسه نگاه میکند و بخشی از این حالت را بیان مینماید، لذا هر یک از این تعاریف به تنهایی ناقص بوده، کامل نیست.
صرف نظر از تمام این تعاریف، آنچه مهم است اینکه در حالت خلسه تلقینپذیری فرد افزایش مییابد. بهطورکلی بیشتر انسانها تلقینپذیر هستند، ولی درجات تلقینپذیری آنها متفاوت است. برخی درجات تلقینپذیری بسیار پایین و عدهای درجات تلقینپذیری بسیار بالا دارند، مابقی افراد نیز در حد واسط این دو درجه قرار میگیرند. عدة بسیار کمی نیز وجود دارند که بهطورکلی تلقین ناپذیرند.
تلقین میتواند سبب اِعمال یک فکر و یا یک عمل گردد، یا یک فکر و یا یک عمل را در انسان تغییر دهد. این اِعمال و یا تغییرات میتواند مثبت و یا منفی باشد، نتایج حاصل از آنها نیز میتواند خوب یا بد باشد.
قابل ذکر است که علاوه بر حالت خلسه، در هنگام شوکهای جسمی، روانی و روحی نیز تلقینپذیری افراد افزایش مییابد. برای مثال در شکستها، موفقیتها، غمها، شادیها، بیماریها، مرگ عزیزان و… در این حالتها شخص بهراحتی تحت تأثیر حرف و عمل دیگران قرار میگیرد، لذا تن به انجام اَعمالی میدهد که در حالت عادی تن دادن به آن غیرممکن است. این اَعمال میتواند مثبت (معروف) یا منفی (منکر) باشد. برخی جوانان در این حالتها تن به انجام منکراتی میدهند که برای خودشان نیز انجام آن غیرقابل باور است. لذا در این حالتها، جوانان و نوجوانان به مراقبت و مواظبت بیشتری نیاز دارند و لازم است در اینباره اطلاعات و آگاهی بیشتری به آنان داده شود.
خلسه از نظر عامل بوجود آورنده به چهار نوع خلسة تلقینی، خلسة مرضی، خلسة دارویی و خلسة محیطی تقسیم میگردد. خلسة تلقینی با تلقین کلامی و غیرکلامی حاصل میشود. خلسة مرضی و خلسة دارویی به پزشکی مربوط میگردد، ولی نوع خاصی از خلسة دارویی همان حالتی است که در معتادان توسط مواد مخدر بهصورت پست و نازل ایجاد میشود.
مصرف مواد مخدر سبب میشود که فرد در یک حالت خلسه قرار گرفته، از خود بیخود شود، محیط و اطرافیان خود را فراموش کند. به همین دلیل برای آنان که با محیط و اطرافیان خود مشکلات فراوان دارند بسیار لذتبخش است. باید به این دسته از افراد فهماند که برای رسیدن به این منظور، راههای مثبت نیز وجود دارد و لازم نیست که با توسل به مواد مخدر تمام زندگی خود را به آتش بکشند.
خلسة محیطی به دلیل غیرمعمول، غیرطبیعی و غیرمنتظره بودن محیط ایجاد میشود. برای مثال اگر محیط بینهایت زیبا یا بسیار ترسناک یا خیلی عجیب و غریب باشد، شخص از خود بیخود شده، کنترل خود را از دست میدهد. کسانی که بهصورت برنامهریزی شده و سازمان یافته و حرفهای جلسات فساد و منکرات تشکیل داده و جوانان را به این محافل راهنمایی میکنند، بهصورت تجربی از این حربه استفاده میکنند. این افراد محل فساد را آنقدر غیرمعمول، غیرطبیعی و بعضاً زیبا و جذاب میکنند تا افراد بهمحض ورود خودبهخود وارد خلسه شوند، در این حالت به هر درخواست و پیشنهادی تن داده، در برابر هر چیز تسلیم میشوند و هیچ مقاومتی از خود نشان نمیدهند.
خلسه از نظر کیفیت به دو نوع مثبت و منفی تقسیم میگردد. خلسة مثبت همراه با آرامش، نفسهای عمیق و شمرده و ضربان قلب آرام است. خلسة منفی با اضطراب، تنفس سطحی و تند، ضربان قلب تند و سریع، خشک شدن دهان، بعضاً سیخ شدن موهای پوست و انقباض مثانه همراه میباشد. خلسة مثبت بسیار مفید بوده، با تکنیکهای متافیزیک قابل حصول است و استفادههای فراوان دارد. خلسة منفی بسیار مضر بوده بهصورت ارادی توسط شخص و یا در بیشتر موارد بهصورت ناخواسته توسط دیگران برای شخص ایجاد میشود و آسیبهای فراوان بهدنبال دارد.
برای مثال حالت جذبههای خاصی که به عرفا دست میدهد، نوعی خلسة مثبت و عالی مرتبه است. این نوع خاص از خلسه بهدلیل اشتیاق فراوان به حضرت حقتعالی و در اثر اخلاص و معرفت حاصل میشود. این خلسههای عرفانی و الهی در کسانی ایجاد میشود که مؤمن، عابد، زاهد و عارف باشند، هر یک از این چهار مرحله پیشنیاز و مقدمة مرحلة بعدی است و نمیشود بدون طی سه مرحله اول به مرحلة آخر - یعنی عرفان - رسید.
در عصر جدید شاهد ظهور عرفایی هستیم که بدون طی این مراحل به عرفان رسیدهاند! از ابتداییترین احکام دین بیاطلاعند! مدعی رفتن در خلسه و یکی شدن با خدا هستند! از همه جالبتر آنکه خود ادعا میکنند که عارف هستند! این گونه افراد یا در توهم، گمراهی و بیخبری گرفتار شدهاند و فکر میکنند که بهجایی رسیدهاند، یا خود نیز میدانند که خبری نیست و بهجایی نرسیدهاند و فقط دکانی باز کردهاند تا امورات دنیایی خود را سپری کنند. در هر صورت اینگونه افراد سبب انحراف دیگران بهخصوص جوانان و نوجوانان آن هم به اسم معنویت میشوند.
:: موضوعات مرتبط:
متافیزیک ,
,
:: بازدید از این مطلب : 2212
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0