صورتهای فلکی در واقع تصویری از خدایان ، جانوران و قهرمانان افسانه ای هستند که مردم مشرق مدیترانه در حدود 4500 سال پیش تقسیم بندی کردند و به هر یک نامی نهادند. البته تمام 88 صورت فلکی که اکنون وجود دارد را همان مردم تقسیم بندی نکردند چون آنها فقط آسمان نیمکره شمالی را می دیدند . در نتیجه بیشتر صورت های فلکی جدید متعلق به نیمکره جنوبی هستند . تا زمان بطلمیوس ، ستاره شناس یونانی الاصل اسکندری که حدود 150 سال بعد از میلاد می زیست فقط 48 صورت فلکی بود . علت اینکه بعد از آنها منجمان آینده تصمیم گرفتند کار تقسیم بندی آسمان را برای تعیین صورت فلکی ادامه دهند این بود که این کار باعث شود تمام اجرام آسمانی و ستارگان جزء صورت فلکی باشند و جای خالی در آسمان نماند. درگذشته دریانوردان و کشاورزان از صورت های فلکی برای آگاهی از وقت شب یا فصل سال استفاده می کردند. ستاره هایی که یک صورت فلکی را می سازند با هم هیچ ارتباطی ندارند و فاصله شان از ما فرق می کند همچنین در بیشتر این صور نامشان مناسب شکلشان نیست مانند صورت فلکی دب اکبر . این صورت فلکی بسیار ساده پیدا می شود و به معنی خرس بزرگ است. هدف از نوشتن این مقاله این است که افرادی که با دب اکبر آشنایی کامل ندارند شناخت بهتری نسبت به آن پیدا کنند. هر چند که اطلاعات این متن خیلی کمتر از کلیه خصوصیات و ویژگی های دب اکبر و فضای اطرافش است.
صورت فلکی چیست؟
اگر در شبی صاف به آسمان بنگرید بی شک از درخشش چشم نواز ستارگان لذت خواهید برد. هزاران سال پیش هم بشر از دیدن آسمان لذت می برده ( به طور یقین آسمان پیشینیان بسیار پر ستاره تر بوده است! ) شاید در نظر اول ستارگان آسمان مجموعه ای پراکنده از ستارگان به نظر برسند. اما با کمی دقت می توان اشکال زیبایی را با متصل کردن ستاره ها به هم با خطوطی فرضی در آسمان ترسیم کرد. درحدود 4500 سال قبل، مردم شرق مدیترانه شروع به تقسیم بندی آسمان با نقش های خیالی کردند.این اشکال نام خدایان، الهه ها، قهرمانان و جانوران را دارند.
- · صورت فلکی دب اکبر (Ursa Major UMa )
- ·
نام های دیگر : آب گردان - ملاقه - نبات النعش کبری - یقلاوی- هفت اورنگ ملین - گاوآهن (ارابه)- هفت خواهران هفت برادران - (آب گردان برای 7 ستاره این صورت فلکی به کار می رود اما Ursa Major یا دب اکبر یا یقلاوی برای تمام ستارگانش است. نام ستارگان مهم دب اکبر و قدر آنها :
با توجه به تصویر جون با قدر ظاهری 7/1 پرنورترین ستاره این صورت فلکی می باشد (درخشندگی ظاهری ستاره بالا = قدر ظاهری کم )
زاویه ای که دُبه و مِراق از دیدگاه ناظر زمینی می سازند نزدیک به 5 درجه است یعنی 10 ماه بدر را می توان در این فاصله جای دارد (زاویه ظاهری ماه 5/0 است ) دبه و مراق قراولان نام دارند و اگر آن را 5 برابر ادامه دهیم به آخرین ستاره دم دب اصغر یعنی جدی (ستاره قطبی ) می رسیم . اگر دسته آبگردان ( قسمت انحنادار) را امتداد دهیم به سِماک رامح در صورت فلکی عَوّا می رسیم و اگر آن را ادامه دهیم به سِماک اَعزَل در صورت فلکی سنبله می رسیم. این ستارگان هر دو پر نور هستند و به راحتی شناخته می شوند.
تمام ستارگان در حال حرکتند به همین علت ممکن است در چند سال آینده دب اکبر شکل دیگری پیدا کند. اگر دقت بیشتری در شکل بکنیم متوجه می شویم که حرکت دو تا از ستاره های دب اکبر باعث تغییر شکل دب اکبر شده است. 5 ستاره باقیمانده با هم متولد شده اند و با یک سرعت و یک جهت در حال حرکتند و اکنون به صورت یک خوشه ستاره ای از هم پاشیده در آمده اند.
عِناق و سُها دو تا از ستاره های دب اکبر هستند که هر دو تقریباً از ما 80 سال نوری فاصله دارند اما به حدی فاصله شان از هم زیاد است که نمی توان آنها را ستاره ای دوگانه فرض کرد. از عناق و سها برای تعیین دید خوب استفاده می کنند .به این دوستاره لقب اسب و سوار اسب داده شده است. جدایی بین عناق و سها 11 می باشد. (1درجه=60)
اگر با تلسکوپ کوچکی به عناق نگاه کنید خواهید دید که این ستاره واقعاً دوتایی است و همدمش هر 10000 سال یکبار عناق را دور می زند . این ستاره کوچک 200 سال پیش به اشتباه یک سیاره خورشیدی تصور می شد. جدایی بین عناق و همدمش 14 درجه است. عناق اولین ستاره دوتایی بود که کشف و عکسبرداری شد.( توسط ستاره شناس ایتالیایی به نام جیروانی ریچولی در سال 1650 ) عمل عکسبرداری از عناق و همدمش را جورج باند در هاروارد در سال 1867 انجام داد. همچنین در سال 1889 از راه طیف سنجی در هاروارد توسط ادوارد پیکرینگ دوتایی بودن عناق اثبات شد. در حقیقت همدم عناق و نیز سلما هم ستارگان دوتایی هستند. ( سلما دوتایی طیف نمایی است و از راه طیف سنجی دوتایی بودنش اثبات می شود. )
کیسی – دب اکبر هم اولین ستاره دوتایی است که مدارش در سال 1828 محاسبه شد و به این ترتیب مشخص شد قانونی که برگرانش سیارات به دور خورشید حکم فرماست در مورد ستارگان هم صادق است ، این دو همدم از قدرهای 3/4 و 8/4 هر 60 سال یکبار به دور هم می چرخند و این گردش را با تلسکوپ کوچک سال به سال می توان تعقیب نمود:
در سال 1993 این ستاره ها آنقدر به هم نزدیک شده بودند که با تلسکوپ mm 150 تفکیک می شدند.
در سال 1997 فقط با تلسکوپ mm 75 برای تفکیک آنها کفایت می کرد.
جدایی آنها در سال 2035 به حداکثر خواهد رسید.
81M کهکشانی مارپیچی با قدر7 است که درشمال دب اکبر قرار دارد و با دوربین های کوچک هم دیده می شود. (البته در شرایط محیطی مناسب ) این کهکشان شبیه کهکشان راه شیری و امراه المسلسله است چون هسته نسبتاً بزرگی دارد بازوهایش بیشتر به هسته نزدیک شده اند ، رنگ این کهکشان شبیه کهکشان شیری مایل به سفید است و در ظاهر بیضی شکل دیده می شود چون نسبت به زمین به صورت مایل قرار گرفته است . 81M به همراه سه کهکشان بیضی دیگر گروهی کهکشانی را تشکیل می دهند که حدود 7 میلیون سال نوری با ما فاصله دارد. اگر آن را با تلسکوپ کوچکی ببینیم بصورت لکه ای کوچک دیده می شود . اگر81 M را 5/0 درجه به طرف شمال امتداد دهیم به کهکشان واضح دیگر به نام 82M خواهیم رسید. این کهکشان ، سیگار مانند است و با دوربین هایی با بزرگنمایی کم هم دیده می شود . 82 M نسبت به 81 M کوچکتر و کم نورتر است . بطوریکه درخشندگی آن 4/1 درخشش 81 M است . در سالهای گذشته تصور می شد که 82 M کهکشانی منفجر شده است ، اما امروزه ثابت شده است که در حقیقت کهکشانی مارپیچی است که در درون ابری از غبار مخفی شده است وچون ما آن را از لبه می بینیم کشیده به نظر می آید. 82M و81 M به هم مربوط اند و هر دو فاصله یکسانی نسبت به ما دارند.این فاصله 10 میلیون سال نوری است .
* نکات مهم دیگر در مورد دب اکبر :
1- دب اکبرجزء صورت های فلکی دور قطبی شمالی است . یعنی درقطب شمال درتمام طول سال دیده می شود.
2- چون دب اکبر به خوبی دیده می شود و تشخیص آن هم آسان است می توان به کمک آن صورت های فلکی دیگر را هم پیدا کرد.
3- دب اکبر سومین صورت فلکی بزرگ آسمان است.
افسانه های صورت های فلکی
هنگامی که شب ها به آسمان چشم می دوزیم اگر از محیط پر سر و صدای شهر نیز فاصله داشته باشیم ستاره های بسیاری می بینیم . این ستاره ها در طول تاریخ زندگی بشر نیز همواره با او بوده اند . شاید تا کنون اسم صورت های فلکی را شنیده باشید. راستی صورتهای فلکی چه هستند؟ این سئوالی است که به ذهن همه شما می رسد . برای پاسخ این پرسش ابتدا مفهوم ستاره را تعریف می کنیم ما هرروز صبح با نور خورشید از خواب بلند می شویم و تا وقتی که خورشید غروب می کند مشغول فعالیت علمی، بازی و یا کار هستیم .خورشید مثل یک توپ بزرگ هنگام ظهر در وسط آسمان پیداست . باید گفت که خورشید یک ستاره است که به ما انرژی و گرما می دهد . ستارگان نیز که در آسمان شب می درخشند خورشید های دیگری هستند که از ما بسیار دورند و به آنها ثوابت هم می گویند .بعضی از ستاره ها بسیار نورانی اند ولی بعضی کم سو که به زحمت می توان آنها رادید . بعضی از این ستاره ها نیز قدر روشنایی زیادی دارند حتی از خورشید ما نیز نورانی تراند. قدر به میزان درخشندگی یک ستاره می گویند. اجداد ما به هنگامی که شب ها به آسمان نگاه می کردند این خورشیدها را می دیدند و در ذهن خودشان با کمک تخیل با به هم وصل کردن این ستاره ها ، صورت فلکی را به وجود آوردند و تاکنون 88 نوع صورت فلکی طبقه بندی شده است. بعضی از این صورت های فلکی برابر با افسانه های یونان ، مصر و بابِل باستان به وجود آمده اند .صورت های فلکی نقش مهمی در زندگی اجداد ما و حتی خودمان نیز دارند . برای مثال تشخیص شمال در شب ها توسط ستاره قطبی برای کاروانان و دریانوردان گذشته امری حیاتی بوده زیرا ستاره قطبی تنها ستاره ای است که از جای خودتکان نمی خورده است . اولین صورت فلکی دایره البروج حمل است .
صورت فلکی ثور(گاو) :
صورت فلکی ثور یکی از زیباترین صورت فلکی است و در عهد بابل باستان هم شناخته شده بود . افسانه های بابلی حکایت از این دارند که ایشتار الهه عشق بابل به آسمان رفت تا گیلگمش قهرمان اسطوره بابلی را که به ندای عشق او پاسخ نداده بود رانابود سازد . اما افسانه های یونانی می گویند زئوس (زوس ) بزرگترین خدای یونان خود را به گاوی تبدیل کرد و دختر پادشاه را که اروپا نام داشت با خود ربود و به جزیره کرت در دریای مدیترانه برد. اروپا از زئوس صاحب پسری به نام مینوس شد که تمدن مینویی مدیون اوست. در کنار قصر مینوس ساختمانی با راه پله های پیچ در پیچ بود که در این ساختمان هیولای بنام مینوتاروس بود که از گوشت انسان تغزیه می کرد که به دست قهرمان بزرگ یونان تزوس به قتل رسید که ثور یادآور این افسانه است. هم چنین در صورت فلکی ثور می توان خوشه پروین را دید که به هفت خواهر نیز مشهور است. افسانه ها می گویندکه آنان هفت دختر اطلس کبیر بودند ( اطلس خدایی بود که جهان را بر دوش خود داشت ) جبار شهوت پرست هم که همواره دنبال این هفت دختر بود تا آنکه زئوس همه این خواهران را به آسمان منتقل کرد .
صورت فلکی حمل :
بره یا قوچ ، در زمانی صورت فلکی بوده است که هنگام اعتدال بهاری که خورشید از آن نقطه عبور می کرده زیباترین فصل سال بوده و مردم کهن در این صورت نشانه بهره دهی و باروری از گوسفندان خود می دیدند. پس این صورت فلکی برای مردم شناخته تر بود و داستان های زیادی درباره اش گفته اند . یکی از شیرین ترین افسانه ها درباره حمل داستان قوچ پشم طلا است که از مردم یونان سر چشمه می گیرد . در زمانهای دور پادشاهی به نام آتاماس در یونان زندگی می کرد . او با زنی که بانوی ابرها بود به نام نفله ازدواج کرد و از او دو فرزند که یکی پسر به نام فریکسوس و دختری به نام هله حاصل شد. اما مدتی بعد آتاماس ،نفله را طلاق داد و با زنی به نام اینو ازدواج کرد .
اینو نامادری بد جنس و ظالمی برای هله و فریکسوس بود و آنان را به شدت آزار و اذیت می کرد .روزی اینو زنان سرزمین خودش را قانع کرد که دانه های گندم را تفت بدهند و در خاک بکارند تا گندم ها رشد نکند و مردم با خطر قحطی رو به رو شوند. هنگامی که آتاماس اوضاع را این گونه دید دستور داد دو پیک پیش روحانی بروند و از او راه حل مشکل قحطی را بپرسند اما ایندو دوپیک را تطمیع کرد و به آنها گفت که به شاه آتاماس بگویند که مشکل حل نمی شود مگر با قربانی کردن فریکسوس در محراب خدای خدایان زئوس . شاه نیز که حرف مزدوران ایندو را نپذیرفت فریکسوس را زنجیر کرد و او را برای قربانی کردن آماده ساخت اما وی قربانی نشد زیرا قوچی با پشم طلایی از سوی نفله بانوی ابرها ظاهر شد. این قوچ می توانست سخن بگوید . فریکسوس وهله سوار بر پشت بره به پرواز در آمدند .سفر از اروپا به آسیا بود اما در بین راه هله که کودکی بیش نبود از پشت قوچ سقوط کرد و در دریا غرق شد. قوچ همراه فریکسوس به پرواز در آمد به دورترین قسمت جهان به نام کلوخیس رسید .پادشاه کلوخیس قوچ را قربانی کرد و پشم او را بر درختی انداخت که اژدهایی خطرناک از آن محافظت می کرد. بعدها دریانوردی به نام لاسون با کشتی خود به نام آرگو قوچ را به یونان باز گرداند که به پاس کار وی روح قوچ به آسمان رفت و زئوس او را تبدیل به ستاره کرد .
:: موضوعات مرتبط:
نجوم ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1797
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0